یکی از مراجعان که بسیار مهرطلب و وابسته بود در جلسه مشاوره آدلری از ایشان خواسته شد بر اساس"خاطرات نخستین" یکی از خاطرات روشن سنین کودکی را به یاد آورد و بیان کند.
«یادم هست من هفت سالم بود که مادرم هر بار شیرینی یا شکلاتی می گرفتند، بالای یخچال می گذاشت و من دستم به شیرینی نمی رسید، من که تک پسر و دو تا خواهر داشتم به خواهرام حکم می کردم که آنها مانند چارپایه کنار یخچال بایستند و من روی شانه آنها می رفتم و شیرینی می خوردم»
تجربه "آها"یکی از فنون آدلری است که بعد از ارزیابی و تحلیل سبک زندگی و خاطرات نخستین مراجع ، باعث می شود مراجع در زمینه ارتباط مسائل و مشکلات کنونی با تجارب و خاطرات پیشین فکر کند و به تجربه آها برسد.برای مثال مراجع مذکور متوجه می شود تأییدطلبی و مهرطلبی من ریشه در خاطراتی دارد که در کودکی ام شکل گرفته است. در بچگی برای شیرینی به دیگران وابسته بودم و حالا زمانی از خود راضی هستم و خوشحالم که به دیگران تکیه کرده باشم، آهاا ....
