مرد_یا_زن
مسأله این ست!
هنگامی که به عباراتی مانند "خشونت خانگی" یا "خشونت فیزیکی" مواجه می شویم، عموماً پرخاشگری های کلامی و تنبیه جسمانی مردان علیه زنان در ذهن متبادر می شود، گو اینکه مردان از نظر سرشتی و شخصیتی و موقعیت اجتماعی برای خشونت و ظلم علیه زنان آمادگی دارند، هر چند خشونت مردانه امری نکوهیده و غیر قابل دفاع و اغماض ست، اما پرداختن به آن سبب نمی شود ظالمان اصلی ولی خاموش خشونت علیه زنان نادیده گرفته شود.
مردسالاری در نظام خانواده چگونه تقویت می شود، هنگامی که زن ِ بارداری، وضع حمل می کند چه کسانی بی صبرانه از ماما می پرسند:«پسره یا دختر ؟»، البته اگر پیش از آن زائو را بارها سونوگرافی نفرستاده باشند. وقتی بعد از دو دختر، بچه سوم یک خانواده باز دختر ست، چه کسانی مادر بیچاره را دخترزا خطاب می کنند و از چشم روشنی حذر می کنند.
دختر بچه نگونبختی که مادرش را از دست می دهد و سال هایی از عمر خود را با نامادری به سر می برد، از خشم و کینه چه کسی در امان نیست، تاریخ خانواده مملوست از خشونت های بیرحمانه فیزیکی، واداشتن به کار اجباری و تحقیرهایی که نامادری ها علیه دختران روا داشته اند، تجارب تروما و دردناکی که تا پایان عمر بر شخصیت دختر سایه می فکند.
تجارب کلینیکی و ادبیات پژوهشی حوزه ازدواج و خانواده نشان می دهد یکی از عوامل پیش بینی کننده کشمکش زناشویی و طلاق، دخالت خانواده هاست. زخم زبان ها و خشونتی که مادرشوهرها علیه عروس روا می دارند، خواهرشوهرهایی که به آنی نظر برادر خود را تغییر می دهند، نمی تواند سبب فروپاشی زندگی های زناشویی شود؟ اگر سهم مادرشوهر و خواهرشوهر از دعواهای زناشویی حذف شود، وضعیت چهطور خواهد بود؟
پسری که ۲۵،۳۰ سال در کمال حرمت و محبت با مادر و خواهرش زندگی می کند و نقش پسری و برادری اش را با حمایت و تکیهگاهی به کمال می رساند، به موازاتی که زن می گیرد،تحت تأثیر حقه ها، درشت نماییها و شماتت چه کسی از مادر و خواهر خود دل می کند، تند می شود و گاه برای همیشه جلای خانه پدری می کند.
چه فراوان بنای زندگی های مخملی و عاشقانه زناشویی که تحت تأثیر مکر و کرشمه زنی فروریخته ست.پیرهن یوسف را کی پاره کرد. طی دو دهه کار مشاوره ای با خانواده ها، دریافته ام: یکی از مواردی که زن را به درماندگی و احساس بیکفایتی می رساند، حضور زنی دیگر در زندگیش و ترکش حسادت زنانه ست. آیا کابوسی وهمناک تر از هوو سراغ دارید.
نگارنده معتقدست در کنار ظلم مردان به زنان که در نوشتاری با عنوان لباس خوش طراز زن سالاری پیشتر نوشته شد، تیر دوم و محکم تر را زنان به همجنسان خویش می زنند. با این همه بهانه آفرینش و هستی، وجود
زنان پری چهره و فرشته کرداری ست که به دنیای بیروح و سرد مردان، رنگ و صفا می بخشند و اگر مردی توانسته باشد؛ خلاق، نستوه و مهربان باشد، وجودش آغشته به می ناب مهر مادری ست.
دكتر_عارفي_درمانگرخانواده
برداشتی آزاد از کتاب
زن در برابر زن فیلیس چلسر