ادامه مطالب قبلی ؛دیدگاه زیستی-روانی و اجتماعی در تبیین تغییرات نوجوانی دیدگاه زیستی:
ب) نوجوانی زمان گذر از کودکی به بزرگسالی و آمادگی برای بزرگسالی است: نوجوانی زمان اکتساب و باروری، اکتساب خصوصیات عاطفی و هیجانی بزرگسالی، زمان کسب هویت فردی و اجتماعی میباشد. بلوغ فیزیکی و روانی و عاطفی در نوجوانی، متحول شده و ادامه مییابد(شمشیری میلانی، 1373؛ به نقل از تیرگانی، 1387).
ج) بسیاری از مشکلات جسمانی، روانی، اجتماعی و رفتارهای ناسالم ریشه در زمان نوجوانی دارند: حاملگیهای پرخطر، مرگ و میرها، عادات و سوء مصرف مواد از این زمان نشأت میگیرند.
تحقیقات نشان میدهند که بیشتر افراد سیگاری اولین سیگار را در زمان بلوغ تجربه کردهاند(تیرگانی، 1387).
نوجوانی از دیدگاه صاحب نظران
روان شناسان و مکتب های مختلف روان شناسی هر کدام از دیدگاه خاص خود چرخه تحول روانی انسان را به مراحل و دورههای مختلفی تقسیم نمودهاند که به چهار دیدگاه مهم از آنها و در رأس آنها به نظام بوهلر روان شناس اتریشی اشاره میشود.
نوجوانی از دیدگاه بوهلر: نوجوانی (25-15 سالگی)، نوجوان میفهمد که زندگی او به خود وی تعلق دارد و تجربههای گذشته خود را در مورد تحلیل قرار میدهد و به نیازها و ظرفیتهای آینده خود میاندیشد(بوهلر، 1968؛ به نقل از منصور، 1389).
نوجوانی از نظر اریکسون: دومین نظام روان شناختی که در راه دستیابی به مراحلی مشخص برای چرخه بزرگ زندگی روانی گام برداشته است نظام اریکسون است که به هشت مرحله در فرایند تحول انسان معتقد است. اریکسون نوجوانی را در مرحلهی پنجم از نظریه روانی- جنسی چنین توصیف میکند:
نوجوانی (18-12) سالگی) هویت در برابر سردرگمی، نوجوان هویت قابل قبول خود را کسب میکند یا دچار سردرگمی میشود(اریکسون، 1963؛ به نقل از آقامحمدیان، 1384).
نوجوانی از دیدگاه فروید:
در نظام روان تحلیلگری مراحل به دو دسته پیش تناسلی و تناسلی تقسیم میشود و هر کدام از این دو مرحله نیز زیر مرحلههایی دارند. فروید از مرحلهی نوجوانی تحت عنوان مرحلهی تناسلی واقعی یا بلوغ یاد میکند به این شرح که آخرین مرحله تحول عاطفی در نظام فروید با بلوغ آغاز میگردد و این زمانی است که دستگاه تناسلی آماده بهرهبرداری است. نوجوان با یک تغییر بدنی بزرگ و ناگهانی در قالب یک بحران که به دوره آرامش ظاهری یا نهفتگی پایان میدهد روبهرو میشود. این بحران خود دوستدارانه و همراه با اضطرابهای شدید است.