طلاق_عاطفی۲ الگوی_رفتاری_والدین «سر مسائل کوچک و بی اهمیت دادو بیداد می کند ... از من انتظار دارد مثل مادرش همیشه کوتاه بیام ... اگه تا یکسال هم پیشقدم نشم حرف نمی زنه، ایشون همون بلاهایی رو سر من میاره که هنوز تو این سن و سال پدرشون سر مادرشون میارن... فحاشی ها شون، قهر کردن شون، بیرون غذا خوردنشون و دنبال بهانه های الکی گشتن تا یه چیزی پیدا کنه گیر بده ... چون این کارها تو خونه خودشون جواب میده، فکر می کند قهر و اجبار راه حل همه مشکلاتمونه.. رفتار پدر ایشونو که دیدم فقط خدا خدا می کردم پسرش مثل خودش نباشه واقعا برام یه کابوس بود که متاسفانه همون چیزی که ازش می ترسیدم سرم اومد... از خودش هیچی نداره فقط کپی پدرشه!(زن 32 ساله).» یکی از عوامل تهدیدکنندهرابطه که به کرات توسط زن و شوهرهای با مشخصه طلاق_عاطفی تکرار می شود الگوگیری یک یا هر دوی آنها از رفتارها و باورهای حاکم برخانواده اصلی و به کارگیری  سخت گیرانه و انعطاف ناپذیر این الگوها در رابطه زناشویی بود. غالبا افرادی که با همدیگر ازدواج می کنند الگوهای رفتاری حاکم بر خانواده اصلی همسرشان را به دقت تحت نظر قرار می دهند، درباره این الگوها به قضاوت می پردازد، الگوهای مناسب و نامناسب را شناسایی می کنند و تلاش می کنند تا الگوهای نامناسب در زندگی زناشویی آنها تکرار نشود. از این رو زمانی که یکی از طرفین به نحوی رفتار می کند که طرف مقابل احساس کند تکرار همان الگوهای نامناسب خانواده اصلی است با حساسیتی خاص در صدد مقابله بر می آید و بسته به میزان اصرار طرفین بر مواضع خویش تعارضاتی با شدت و ضعف متفاوت در رابطه زناشویی بروز می کند. در واقع، نامناسب بودن این الگوهای رفتاری به خودی خود مشکل زا هستند، و حساسیت همسر به تکرار این الگوها نیز بر شدت مشکل می افزاید.