هماهنگے بین پدر و مادر؛ عامل تربیّت فرزند
هماهنگے بین پدر و مادر؛ عامل تربیّت فرزند
هماهنگے بین پدر و مادر؛ عامل تربیّت فرزند شما، هم‌ دست راست دارید و هم ‌دست چپ، اگر این دو به‌صورت مستقل تصمیم میگرفتند، شما دیگر با این دو دست نمیتوانستید ڪارے را انجام بدهید. اما چون این دو دست خود تصمیم گیرنده نیستند، بلڪه مغز و اراده انسان است ڪه بر دست راست و چپ حڪومت میڪند و اوست ڪه تصمیم میگیرد، لذا دست‌ها باهم همڪارے میڪنند و هماهنگ‌اند. با یڪ‌ دست ڪاغذ میگیرید و با یڪ‌دست مینویسید. خیّاطها با یڪ‌دست پارچه را میگیرند، با دست دیگر می‌دوزند. آشپزها با یڪ‌دست، دیگ را میگیرند، با دست دیگر غذا را به هم میزنند و چون فرمانده یڪے است این دودست این‌چنین باهم همڪارے میڪنند. اگر خدای‌ناڪرده در وجود ما دو فرمانده وجود داشت معلوم است ڪه چه اتفاقے میافتاد. حال فرض ڪنید، اگر پدرے نسبت به بچه‌ے خود تندے ڪند، مثلاً بگوید: چرا این ڪار را ڪردے؟ آن‌گاه مادر بگوید: اتفاقاً ڪار بچه درست بوده و خوب ڪارے هم ڪرده است. یا یڪے به بچه بگوید: تو خیلے بیادب هستے. دیگرے به او بگوید: اتفاقاً تو از همه مؤدبتر هستے. یڪے بچه را بزند و دیگرے او را نوازش ڪند. چنین برخوردهایے موجب میشود ڪه بچه بی‌تربیت بار بیاید. وقتے این‌گونه عمل شود، بچه شڪایت پدر را به مادر و شڪایت مادر را به پدر میبرد و ضمن این‌ڪه بین آن‌ها دعوا راه میاندازد، خود بچه نیز نسبت به پدر و مادر بی اعتقاد و بی اعتنا میشود.